هوش تجاری (Business Intelligence) که به اختصار BI نیز گفته میشود ابزاری برای مدیران و صاحبان کسب و کارها محسوب میشود که به آنها کمک میکند تا بهترین تصمیمات را در پیچیدهترین شرایط بگیرند.
داده و اطلاعات به عنوان ورودی یک سیستم هوش تجاری محسوب میشوند و الگوریتمهای تحلیلی با پردازش دادههای خام در خروجی گزارشات، نمودارها و گرافهای تحلیلی را برای تصمیمگیری سریع به مدیران تحویل میدهند.
نقش هوش تجاری در رشد کسب و کارها
با کمک هوش تجاری میتوان شانس موفقیت در کسب و کارها را افزایش داد و احتمال اشتباهات را در پروژهها به حداقل رساند. هر بیزینسی در طول حیات خود فرصتهای محدودی دارد تا به موفقیت دست یابد. BI به شناخت بهتر موقعیتهای طلایی به مدیران کمک میکند و سوددهی فعالیتها را تضمین میکند.
هوش تجاری چیست؟
هوش تجاری با استفاده از داشبوردهای مدیریتی و نرمافزارهای تحلیلی، دادهها را به اطلاعات ارزشمندی تبدیل میکند که میتوان با کمک آنها به یک بینش(insight) درباره فرآیندهای کاری دست پیدا کرد. این بینش به مدیران کسب و کارها کمک میکند تا تصمیمات استراتژیکی بگیرند و بهترین شیوهها را برای مواجه با مسائل مختلف اتخاذ کنند.
اصطلاح هوش تجاری(BI) به طیف وسیعی از ابزارها دلالت میکند که امکان نمایش وضعیت فعلی یک سازمان را براساس دادههای موجود فراهم میکند. گزارشات ویژگی مهم هوش تجاری هستند. با کمک داشبوردهای مدیریتی میتوان دادههای موجود در یک شرکت را تبدیل به انواع نمودارها و گرافها کرد. این چارتها به راحتی نشاندهنده وضعیت کلی یک کسب و کار یا یک بخش خاص میباشند.
کاربردهایی از BI در کسب و کارها
هرچند هوشتجاری به صورت مستقیم به مدیران و کارکنان یک تجارت نمیگوید که در وضعیت فعلی باید چه کاری را انجام دهند امّا با استفاده از دادههای دریافتی یک ذهنیّت از وضعیت هر بخش از سازمان را به مدیران ارائه میکند. در ادامه به بررسی چند کاربرد از هوش تجاری در کسب و کارها میپردازیم:
- میتوان با کمک BI ایرادات زنجیره تامین کالا در یک شرکت را پیدا کرد. هوش تجاری میتواند به مدیران کمک کند تا تاخیرهای تامین کالا و مواد اولیه را شناسایی کنند. شناخت درست تاخیرها و علل آنها به مدیران امکان تصمیمگیریهای بهتری خواهد داد.
- بازارهای رقابتی نیاز مبرمی دارند تا کالاهای با کیفیت و قیمت مناسب را به مشتریان خود عرضه کنند. هوش تجاری میتواند با ارائه گزارشهای دقیق به مدیران کمک کند تا آنها هزینههای تولید خود را کاهش دهند به گونهای که بر روی کیفیت محصولات آنها تاثیری نداشته باشد. بهبود نرخ بهرهوری موضوعی است که سازمانهای پیشرو به شدّت به دنبال تحقق آن هستند.
- هوش تجاری میتواند به بررسی عملکرد دانشآموزان یک مدرسه بپردازد و با شناسایی نقاط ضعف و قوت آنان به معلّمان و مدیران آموزشی کمک کند تا بهترین تصمیمات را بگیرند.
- مدیریت ارتباط با مشتریان از موضوعات مهم در کسب و کارها میباشد. BI میتواند به صورت خودکار گزارشات فروش و تحویل کالا به مشتریان را تولید کنند و چشماندازهای از بازارهای تجاری را به مدیران ارائه کنند.
هوشتجاری یا تحلیل کسب و کار
هوش تجاری(Business Intelligence) در بسیاری از مواقع با تحلیل کسب و کار(Business Analytics) اشتباه گرفته میشود، در حالی که این دو با یکدیگر تفاوت دارند. هوشتجاری ماهیت توصیفی دارد و عنوان میکند که اکنون یا در گذشته چه اتفاقی افتاده است. امّا تحلیل کسب و کار یا BA با آنالیز داده سعی میکند یک پیشبینی برای آینده ارائه دهد.
بطور کلی BI مناسب مدیران کسب و کاری است ولی BA بیشتر برای تحلیلگران داده مناسب است. هوشتجاری یک خصوصیت مهم و بارز دارد و آن هم این است که BI سعی دارد تا جایی که ممکن است مسائل مدیریتی و تصمیمگیری را برای مدیران ساده و قابل فهم نماید.
مزایای هوش تجاری
- تهیه سریع گزارشات براساس دادههای واقعی
- امکان اخذ بهنگام تصمیمات در بهترین موقعیتها
- افزایش بهرهوری منابع(نیروی انسانی و تجهیزات)
- امکان سرمایهگزاری اصولی و بازگشت سریع سرمایه
- ایجاد فرصتهای جدید تجاری با شناسایی بازارها و موقعیتهای جدید تجاری
- افزایش رضایت مشتریان
- امکان تعیین اصولی قیمت محصولات یا خدمات
- ارائه گزارشات بصری و قابل درک برای مدیران عالی
مهارتهای موردنیاز برای پیادهسازی هوش تجاری
هر چند که امروزه هوشتجاری به وسیله داشبوردها و نرمافزارهای اتومات پیادهسازی میشود امّا بهتر است یک متخصص BI به علوم زیر نیز تسلط داشته باشد:
- شناخت ساختار سازمانها
- آشنایی با مهارتهای کسب و کاری
- شناخت استراتژی و نحوه پیادهسازی آن
- شناخت داده و تفسیر آن
- تحلیل دادهها
- تحلیل آماری
- دادهکاوی
- شناخت پایگاههای داده
- بهینهسازی و مدلسازی
- آشنایی با اصول بصریسازی و بکارگیری نمودارها
باید توجه داشت که هدف از هوش تجاری، تفسیر سریع دادههای با حجم بالا میباشد. فرصتهای جدیدی که با کمک BI شناسایی میشوند در کنار فناوریهای سطح بالایی نظیر فینتکها میتوانند استراتژیهای جدیدی را در مقابل کسب و کارها قرار دهند و با ایجاد مزیتهای رقابتی توسعه سریع آنها را رقم بزنند.